شب و روز

صفحه خانگی پارسی یار درباره

من مرد راه های بلندم

 

با تو از تنگه های بلند

عبور می کنم

فقط نگو اشتباه می کنیم

فقط نگو نمی آیی

نگو از شب تاریک می ترسی

به نگاه مهربانت

به لبخند شکرینت

اعتماد کرده ام

به سخن هایی که در سکوت

نهفته کرده ای

دل سپرده ام

درستی پیمانت را

در عبور از دامنه ی

بلند کوه عاشقی

خواهم آزمود

من مرد راههای بلندم

مرد تشنگی های بی پایان

مرد جاده های عریان

مرد خورشید های سوزان

مرا از سقوط نترسان

بال ققنوس دارم

مرا از کرکسی بی مقدار نترسان

از تبار عقابم

گرگ های گرسنه شکار منند

روباه دشت در پیش چنگال های من

هزار نیرنگ از یادش می رود

 

درست پیمان باش

راه طولانیست

اگر همراه من می شوی

بدان پای جان در میان است